پدر و مادر ها وتحصیل فرزندان ، والدین و دانش آموزان ، فراهم کردن محیط و شرایط ، بالا بردن سطح اطلاعات و دانش ، پدر و مادر همراه
پدر و مادر هادر مطالعه و آمادگی داوطلبان کنکور نقش مهمی دارد همکاری و همراهی پدر و مادر ها با این عزیزان برای فراهم کردن شرایط زندگی است؛ به گونهای که دانشآموز، فرصت کافی برای مطالعه و استراحت داشته باشد. همچنین فراهم کردن محیطی امن همراه با آرامش و سایر امکانات در حد توان برای فرزندان، از دیگر مواردی است که پدر و مادر هامیتوانند در ایجاد آن نقشه داشته باشند.پدر و مادر ها باید در مواقع بحرانی و سخت با فرزند کنکوریشان همدلی نمایند و فضای مناسبی را ایجاد کنند تا آنان بتوانند خود را در آن فضا قرار داده و توانمندیهایشان را اثبات کنند مهمترین کاری کهپدر و مادر ها میتوانند انجام دهند همراه بودن است، و این همراه بودن میتواند شامل موارد مختلفی شود که بسته به خواست داوطلبان و توان و امکانات پدر و مادر ها ، متفاوت است.
نقش پدر و مادر ها در تحصیل فرزندان ، اولیا و دانش آموزان
از مهمترین کارهایی که شما والدین عزیز در راستای همدلی با فرزندان کنکوریتان میتوانید انجام دهید، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
با فرزندانتان دوست باشید
آیا تا به حال به این موضوع دقت کردهاید که فرزندان هر خانوادهای، دوستانی دارند که سعی میکنند حرفهای خود را با آنها در میان بگذارند، با آنها درد دل کنند و برای حل مشکلاتشان از آنها کمک بخواهند؟ این موضوع بیشتر به آن دلیل است که یا آنها پدر و مادر ها را برای طرح مشکلاتشان به اندازه دوستانشان قابل اعتماد نمیدانند و یا احساس میکنند که روابط آنها با والدینشان به گونهای نیست که بتوانند راحت، مشکلشان را با آنها در میان بگذارند و تصور میکنند که در صورت طرح چنین مشکلاتی برای والدین، آنها عکسالعمل خوبی نشان نمیدهند یا به خاطر بروز مشکلات، بچهها را سرزنش میکنند. چنین شرایطی درباره کنکور هم صادق است. ممکن است که فرزند کنکوری شما در برنامهریزی، نحوه مطالعه، میزان مطالعه، نتیجهگیری از میزان تلاش خود و … دچار مشکل شده باشد. در چنین شرایطی او به دنبال فردی است که برای حل مشکل یا تسکین خود از او کمک بگیرد، و معمولاً اگر فضا و کانون خانواده برای طرح مشکلش مناسب نباشد یا او این فضا را مناسب نبیند از دوستانش کمک میخواهد. گرچه این افراد گاهی میتوانند راهنماییهای خوبی نیز داشته باشند، اما گاهی نیز ممکن است که فرزند شما نتواند نتیجه خوبی از این دوستی و راهنمایی بگیرد.
ایجاد روابط دوستانه در میان پدر و مادر ها و فرزندان، یکی از مهمترین مسایل تربیتی است. درباره کنکوریها این روابط به خاطر شرایط خاصی که آنها در آن به سر میبرند، مهمتر است؛ پس سعی کنید برای اینکه فرزند شما از نتیجه تلاش خود در این دوره، نتیجه خوبی بگیرد، حتماً روابط خوب و دوستانهای را با او در پیش بگیرید و به وی نشان دهید که دوستش دارید و رفتاری با او داشته باشید که به وی القا کند که مانند یک دوست، و نه از موضع برتر و به عنوان بزرگ خانواده، خواهان پیشرفت او هستید. از نصیحت کردن پی در پی بپرهیزید و اجازه دهید تا او در کنار شما احساس آرامش کند. حتی اگر تخصصی درباره مشکل وی ندارید به او نشان دهید که مانند یک دوست خوب و واقعی در کنار وی هستید و حمایتش میکنید تا مشکلش برطرف شود. افرادی که بیشتر مورد محبت و تکریم واقع میشوند، امید بیشتری خواهند داشت؛ پس با ابراز عشق و محبت خود، امید به موفقیت را در او تقویت کنید.
محیط مناسبی را برای مطالعه فرزندانتان فراهم کنید
بسیاری از والدین تصور میکنند که در مدت آمادگی برای کنکور، این فقط فرزند کنکوری آنها است که باید تلاش کند و به نتیجه برسد و آنها نقشی در رسیدن فرزندشان به این هدف ندارند؛ در صورتی که در طول آمادگی برای کنکور، پدر و مادر ها هم باید به نوعی کنکور را تجربه کنند. یکی از مهمترین وظایف خانواده ها در این مدت، آن است که محیط خانه را برای فرزند کنکوری خود به گونه ای آماده کنند که او بتواند براحتی درس بخواند و از نظر سر و صدا، رفت و آمد مهمانان، مکالمه های تلفنی و … مشکلی نداشته باشد. برای این منظور، شما والدین عزیز میتوانید از سایر اعضای خانواده نیز کمک بگیرید و فضای شاد و مهربانانهای را در خانه فراهم کنید. اگر فرزند شما شاهد رابطه گرم و محبتآمیز افراد خانواده باشد، تمرکز و آرامش بیشتری خواهد داشت و بهتر درس میخواند. از طرح مسایل اختلاف برانگیز و درگیریهای لفظی و رفتاری با اعضای خانواده، جداً خودداری کنید و مسایل و مشکلات خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی را در ایام کنکور، وارد فضای خانواده نکنید؛ چون آرامش و تمرکز فرزندتان را از بین میبرد.
در زمانی که فرزند شما مشغول مطالعه است، سر و صدا و برنامههای تلویزیونی را به حداقل برسانید و به نزدیکان و دوستان خود به روشنی و راحتی بگویید که به دلیل کنکوری بودن فرزندتان، پذیرایی و دید و بازدیدهایتان را به حداقل رساندهاید. ضمناً مکالمههای تلفنی خود را محدود به زمانهایی بکنید که فرزند شما در خانه نیست و برنامههای تفریحیتان را، حتی اگر فرزند کنکوریتان اصرار دارد که میتوانید به این برنامه بپردازید، به زمانی موکول کنید که او نیز بتواند در آن شرکت کند و کمی از تنش و استرس کنکور بکاهد.نکته دیگری که شما والدین عزیز باید حتماً به آن توجه داشته باشید این است که به تغذیه فرزند کنکوری خود، بیش از گذشته اهمیت دهید. منظور ما از این سخن، این نیست که غذاهای گران و پر هزینهای را برای وی فراهم کنید؛ بلکه غرضمان آن است که در تغذیه روزانه او حتماً مواردی را بگنجانید که در یادگیری بهتر وی و کاهش استرس و اضطرابش کمک میکند؛ البته گاهی نیز با مهیا نمودن غذاهای مورد علاقه وی نشان دهید که برای او و زحمتی که میکشد، ارزش قایل هستید. موفقیت در کنکور را یک موفقیت خانوادگی تلقی کنید و برای موفقیت عضو کنکوری خانواده از هیچ راهکاری دریغ نکنید و همه امکانات را برای حصول به موفقیت وی به کار بگیرید. اگر شما سعی کنید که محیط منزل را برای آمادگی فرزند کنکوریتان بخوبی مهیا کنید، او نیز لطف شما را خواهد دید و تلاش بیشتری خواهد کرد.
پدر و مادر ها ، او را با دیگران مقایسه نکنید
یکی از بدترین کارهایی که پدر و مادر ها میتوانند در مورد فرزند کنکوری خود انجام دهند، این است که او را با یکی از کنکوریهای فامیل یا دوست یا افرادی که در گذشته کنکور دادهاند، مقایسه کنند. این مقایسه میتواند بشدت برای وی آسیبرسان باشد؛ زیرا به خاطر داشته باشید که در کل، فرزند شما به دلیل آمادگی برای کنکور، استرس و نگرانی خاصی را پشت سر میگذراند و این کار شما و آوردن مصداقهای مختلف باعث میشود تا او بیشتر احساس نگرانی و استرس کند؛ در حالی که استرس زیاد باعث کاهش میزان فعالیت و نتیجهگیری وی میشود؛ به علاوه ممکن است افرادی که شما آنها را با فرزند کنکوری خود مقایسه میکنید واقعاً آن طور مطالعه نکرده باشند که شما در موردش صحبت میکنید؛ زیرا نتیجه نهایی پس از کنکور مشخص میشود، نه طبق فرضها و سخنان اطرافیان.موضوع دیگری که باید به خاطر داشته باشید این است که سبک و نوع مطالعه، میزان یادگیری، نوع برنامهریزی، میزان مطالعه و … هر داوطلبی با داوطلب دیگر فرق میکند. ممکن است که فرزند شما با یک بار مطالعه یک درس بخوبی آن را یاد بگیرد یا در درس یا دروسی استعداد داشته و در برخی از دروس دیگر احتیاج به مطالعه بیشتر داشته باشد؛ پس تلاش کنید تا به جای اینکه با مقایسه فرزندتان با دیگران، باعث نگرانی و استرس وی شوید، او را با خودش مقایسه کنید و به خاطر درسهایی که مطالعه کرده و پیشرفتی که از زمان آمادگی کنکور، تاکنون داشته است تشویق کنید و به وی نشان دهید که زحمت و تلاشش را میبینید و برای آن ارزش قایل هستید.
پدر و مادر ها ، باعث استرس او نشوید
یکی از مسایلی که استرس را در داوطلبان کنکور بیشتر میکند نگرانیهای پدر و مادر ها است. پدر و مادر ها ، به دلیل نگرانی خود، کارهایی را انجام میدهند که باعث استرس و اضطراب بیشتر کنکوریها میشود. جملاتی مانند: «درس خواندی؟ تست زدی؟ چند درصد زدی؟» و …، بیشتر از اینکه تاثیر مثبت داشته باشد، سبب ایجاد تنش و استرس در فرزند کنکوری آنها میشود همچنین جملاتی نظیر «تو که همیشه در حال استراحتی»، «این قدر تلویزیون تماشا نکن»، «بس است دیگر از پشت کامپیوتر بلند شو» و نظیر این جملات، تاثیر بسیار بدی روی ذهن داوطلب کنکور دارد؛ زیرا باید قبل از هر چیز به این موضوع توجه داشته باشید که فرزند شما برنامهای به منظور مطالعه و آمادگی برای کنکور دارد و طبق آن برنامه در حال درس خواندن است و اگر شما او را در حال کارهای متفرقه میبینید بخشی از برنامه استراحت اوست؛ حتی اگر مطمین باشید که فرزند شما به اندازه دیگران تلاش نمیکند، این کار شما و این طرز صحبت کردن با وی باعث میشود تا او دچار استرس و اضطراب بیشتر شود و نتواند تصمیم درستی برای کنکور بگیرد و برنامهریزی مناسبی داشته باشد.تلاش کنید تا به جای استفاده از جملات توبیخی و جملاتی که باعث ناامیدی و استرس او میشود، از جملات انگیزشی و مثبت استفاده کنید. این کار نه تنها باعث میشود تا از استرس فرزند کنکوری شما کم شود، بلکه باعث میشود تا وی انگیزه و اعتماد به نفس خوبی پیدا کرده و با جدیت مشغول مطالعه شود. به یاد داشته باشید که پدر و مادر ها ، بیشترین نقش را برای افزایش تمرکز، انرژی و روحیه داوطلبان دارند. به کارهای مثبت و خوب و مطالعه فرزندتان توجه نشان دهید و از او قدردانی کنید تا انرژیاش بیشتر شود. تاثیر جملاتی نظیر «واقعاً خسته نباشی»، «ارادهات برای درس خواندن، تحسینبرانگیز است و …»، تاثیر بسیاری در بالا بردن روحیه داوطلب کنکوری دارد. زمانیکه داوطلب کنکور تصور میکند که از نگاه والدینش فردی فعال، درسخوان، باهوش و تواناست، آرامشی وصفنشدنی به او دست میدهد که جلوی بسیاری از اضطرابها و استرسها را میگیرد. ضریب موفقیت هر داوطلب برابر است با ضریب اعتماد به نفس او؛ بنابراین، پدر و مادر ها با رفتار مناسب و کلامهای امیدبخش خود تا میتوانند میبایست خودباوری و احساس شایستگی و تفکر مثبت داوطلب کنکور را تقویت کنند.
پدر و مادر ها ، انتظارات خود را تعدیل کنید
همه پدر و مادر ها آرزو دارند که فرزندشان در مساله ادامه تحصیل و سایر امور زندگی، فرد موفق و پیروزی باشد؛ اما این آرزو نباید باعث شود تا شکافی بین شما و فرزندتان به خاطر تواناییهای او به وجود آید. به این موضوع توجه داشته باشید که هر فردی در زمینهای خاص استعداد دارد و نباید شما از او توقع داشته باشید که طبق میل شما عمل کند و آنچه شما میخواهید شود. انتظارات بیش از حد از فرزندان در انتخاب رشتههای تحصیلی یا دانشگاههای خاص، اگر خارج از توان او باشد، روحیه امید را در او تضعیف کرده و وی را از موفقیت باز میدارد و در واقع نه تنها او را به چیزی که شما انتظار دارید نمیرساند، بلکه مانع ظاهر شدن وی در حد تواناییهایش میشود؛ پس به جای اینکه هدف کنکور و آینده او را مشخص کنید، به وی هم فکری داده و راهنماییاش کنید که طبق شناختی که از خود و استعدادهایش دارد، در کدام سمت و سو حرکت کند. مطمین باشید که اگر فرزندتان در کنکور، طبق میل و استعدادهای خودش پیش رود، در آینده فرد بسیار موفق و برجستهای خواهد شد.
پدر و مادر ها ، به او فرصت جبران بدهید
همه ما در دنبال کردن اهداف و مسیر زندگی خود، گاهی دچار اشتباه میشویم. فرزند کنکوری شما نیز از این امر مستثنی نیست. اگر فکر میکنید که وی تا الان برنامه خوبی نداشته، بخوبی مطالعه نکرده یا در یادگیری بعضی از درسها دچار مشکل بوده و کاری برای رفع این مشکل انجام نداده است به او فرصت جبران دهید. اگر فرزند شما متوجه ضعفها و مشکلات خود نشده است، با آرامش و در محیطی دوستانه، اشتباهات وی را گوشزد کنید و اگر خودش متوجه نقصها و مشکلاتش شده است، اجازه ندهید که احساس یاس و ناامیدی کند؛ بلکه با واقعبینی، او را در برنامهریزی برای رفع نقاط ضعفش یاری کنید تا با انرژی بیشتری به کار خود ادامه دهد.
پدر و مادر ها ، با او هماهنگ باشید
برنامه درسی، خواب و استراحت عضو کنکوری خانواده اهمیت زیادی دارد؛ پس سعی کنید تا حد امکان با او هماهنگ باشید. بعد از خوابیدن وی بیدار نمانید و با روشن گذاشتن چراغها، تلویزیون و سر و صدا کردن، آرامش او را به هم نزنید. بخشی از وقت خود را به وی اختصاص دهید و با او همراه باشید. اگر او فرصتی برای استراحت در برنامه مطالعاتی خود در نظر گرفته است، سعی کنید تا در صورت تمایل فرزند کنکوریتان، مدتی را با وی بگذرانید.
نکات زیر نیز میتواند به موفقیت بیشتر شما والدین در این زمینه کمک کند:
۱- ترسها و نگرانیهای خود را با خداوند مهربان در میان بگذارید و از دریای پر مهر وی برای فرزندتان طلب موفقیت کنید.
۲- از تذکر مداوم به فرزندتان در مورد درس خواندن و عواقب درس نخواندن پرهیز کنید؛ چون تمایل او را به خواندن درس کمتر میکند.
۳- خطاها و اشتباهات فرزندتان را بزرگ نکنید و با احترام و آرامش، او را به جبران آن خطا تشویق کنید.
۴- اعتماد خود را به توانایی او برای جبران و بهتر شدن، با خوشحالی و شادی اعلام کنید و از ابراز انتظارات خارج از توان فعلی وی خودداری کنید؛ چون موجب افزایش اضطراب او میشود.
۵- به احساسات درونی (ترسها و نگرانیها و آرزوهایش…) او احترام بگذارید و به درد و دلهای وی توجه داشته باشید. گوش مهربان و شنوای شما او را آرام میکند و به وی انرژی میدهد.
۶- برای کمک به فرزندتان در امور درسی آماده باشید و اگر درخواست کمک کرد، به او کمک کنید، اما در کار درسی وی دخالت نکنید.
۷- هنگام کمککردن به فرزندتان در درسها، به تواناییهای او توجه کنید و نقاط ضعف وی را با مهربانی یادآوری کنید و کمک کنید که تواناییهایش را نشان دهد.
۸- از برنامه درسی فرزندتان کاملاً مطلع باشید.
۹- در کمکرسانی به فرزندتان، از بیحوصلگی و بداخلاقی و جرّ و بحث و تحقیر و سرزنش او و منتگذاشتن بر سر وی بشدت پرهیز کنید.
۱۰- با دبیران و مشاور فرزندتان ارتباط مداوم داشته باشید و از نظرات آنها در مورد وضعیت درسی و رفتاری فرزندتان اطلاع دقیق به دست آورید.
۱۱- به جای اصرار بر قبولی در کنکور و وارد کردن فشار روحی و استرس به فرزندتان، به روند فعالیت درسی و خلاقیت رفتاری او توجه کنید.
۱۲- آمال و آرزوهای درسی و شغلی خودتان را متوجه فرزندتان نکنید و برای او هدف مشخص نسازید.
۱۳- در مواقع بحرانی با فرزندتان همدلی کنید.
۱۴- فضای مناسبی که دانشآموز بتواند خودش را در آن فضا قرار دهد و توانمندیهایش را اثبات کند، برای وی ایجاد کنید.
۱۵- بنیه علمی فرزند دانشآموزتان را تقویت کنید و در حدی که در توان دارید نیازهای کنکوری او را بر طرف سازید.
۱۶- گاهی خانواده از نظر مالی در حدی نیست که بتواند فرزندش را به کلاسهای کنکور بفرستد یا کتابها و وسایل کمک آموزشی برایش تهیه کند؛ در چنین مواقعی توصیه میشود که توانمندیهای فرزندتان را دریابید و همانها را تقویت نمایید و با همان امکانات کم، او را یاری کنید.
۱۷- اگر از نظر مالی در مضیقه هستید به فرزندتان نشان دهید که تمام سعی خود را برای موفقیت او انجام دادهاید؛ مثلاً بگویید: «خیلی متاسفم که نمیتوانم از نظر مالی به تو کمک کنم. اگر نمیتوانم به کلاسهای چند میلیونی کنکور بفرستمت؛ در عوض برایت کمک آموزشی تهیه میکنم یا به کلاس تستزنی میفرستمت.» گفتن این جملات به دانش آموز نشان میدهد که پدر و مادر ها همه تلاششان را برای موفقیت او انجام میدهند؛ پس او نیز قوت قلب میگیرد و تلاش خود را بیشتر خواهد کرد.
چگونه به موفقیت تحصیلی فرزندانمان کمک کنیم؟
معلمها نقش زیادی در تعیین راه و روش آینده زندگی بچهها دارند؛ از یکسو به آموزش مسائل علمی به کودکان میپردازند و از سوی دیگر میخواهند زندگی کردن را به بچهها بیاموزند و آنها را پرورش دهند.اما تلاشهای معلمان هیچوقت جایگزین کار پدرها و مادرها نمیشود. تحقیقات علمی ثابت کرده است که ارتباط پدرها و مادرها با مدرسه و همچنین شرایط و فضای خانواده، بر میزان یادگیری دانشآموزان و پیشرفت تحصیلی آنها مؤثر است.
پدرها و مادرها و ابتداییها
دانشآموزان ابتدایی برای نخستین بار میخواهند محیطی غیر از خانه را تجربه کنند؛ آن هم محیطی که قوانینی دارد و برای آنها تکلیف تعیین میکند. دانشآموزان ابتدایی به کمک پدر و مادر ها نیاز دارند که از دوره پیشدبستانی و ماهها قبل از مدرسه، با انجام بازیهای فکری، گفتوگوهای خانوادگی و… یاد بگیرند که باید گوش کنند و بشنوند. اگر خوب برنامهریزی کنید، فرزندتان باید در آستانه ورود به مدرسه تحمل ۸ دقیقه گوش کردن مداوم به کتاب خواندن شما یا انجام بازیهای فکری را داشته باشد.آنچه مدرسه از دانشآموزان میخواهد، پشتکار است تا بتوانند درس بخوانند و فعالیت کنند. بنابراین از روزها و ماههای قبل از آغاز مدرسه، در خانه به فرزندانتان مسئولیتهای کوچک بدهید تا مثلا با آب دادن به گلها، سرکشی به کفشهای اعضای خانواده و اطمینان از تمیز بودن آنها، فرصت تجربه کارهای مداوم را پیدا کنند. این کار میتواند پشتکار آنها را تقویت کند. یک دانشآموز خوب دبستانی باید در نظم و دقت هم کمکم رشد پیدا کرده باشد. تمرینهای ساده مثل دقت هنگام گردش خانوادگی، تعریفکردن فیلمی که دیده است یا مراقبت از تمیزی اتاقش میتواند او را آماده کند.مدرسه از بچهها توقع رعایت قانون دارد. بچههای قانونمدار در مدرسه؛ نظم کلاس یا زنگ تفریح را رعایت میکنند، کمتر دعوا راه میاندازند و روابط اجتماعیشان بهتر از بقیه است. برای یاد دادن قانون میتوانید الگوی خوبی از احترام به قانون مثل قوانین راهنمایی و رانندگی، احترام به پلیس و… باشید. قانونمدارها قوانین را میشناسند، پس قوانین خانه یا مدرسه را در یک نقاشی یا کاردستی به کمک بچهها ترسیم کنید و برای مدتی جلوی چشم آنها بگذارید تا بهخاطر بسپارند.در کنار قانونهای ساده خانهتان مثل پرهیز از حرف زشت و… مفهوم جبران و جریمه را به بچهها بیاموزید تا بیقانونی، عملکرد تحصیلی آنها را ضعیف نکند.
پدرها و مادرها و راهنماییها
بچههای دیروز شما وقتی به مقطع راهنمایی نزدیک میشوند، یعنی کمکم به دوران جدید نوجوانی رسیدهاند. پس باید منتظر هویتخواهی، علاقه به تجربه کارها و موقعیتهای مختلف، علاقه به جمع دوستان و… در آنها باشید. شاید هنوز هم مثل قبل لازم باشد با شیوههای مختلف به ایجاد انگیزه برای درس خواندن بچهها کمک کنید اما ورود آنها به نوجوانی و غلیان عواطف و غرایز، نیازمند توجه بیشتر به پرورش کودکان در کنار آموزش است.
پدرها و مادرها و نظارت بر دوستان:
پدر و مادر ها باید در این سن، زمینه مناسب برای انتخاب درست دوست را برای فرزندان خود مهیا کنند و آنها را با راههای درست انتخاب دوست آشنا کنند تا از آسیبهای دوستناپسند که میتواند با ایجاد دغدغههای بیاهمیت، پیشرفت تحصیلی آنها را به خطر بیندازد، در امان باشند. شما میتوانید مهمانیهای دوستانهای برای بچههای خود در خانه ترتیب بدهید. این کار یکی از راههای آشنایی با دوستان فرزندتان و نظارت بر رفتار آنهاست. در این مهمانیها سعی کنید بهصورت پراکنده در کنار آنها حضور داشته باشید و با حضور در آشپزخانه، اتاق و پذیرایی، بهطور غیرمستقیم هم در کنار آنها باشید. خودتان هم میتوانید درست مثل یک دوست باشید تا در وقت نیاز به یادآوری مسائل مهم بپردازید.نظارت بر جسم نوجوانان: مطالب درسی در مقطع راهنمایی پیچیدگی بیشتری پیدا میکند و توجه شما نیز باید به مراقبت از آرامش خانه، خواب کافی بچهها که به توجه و تمرکز آنها کمک میکند و مدیریت غذای فرزند نوجوانتان معطوف باشد. غذای مناسب در تامین انرژی کافی و کنترل غرایز آنها مؤثر است. در این سن، از حجم غذاهای تند و تیز و فستفودها کم کرده و نوجوان را به سرگرمیهایی مانند ورزش و فعالیتهای فرهنگی تشویق کنید تا به غیر از مدرسه جایگزینهای سالم و نشاطآوری داشته باشد. این فعالیتها بهطور غیرمستقیم به پیشرفت تحصیلی نوجوانان هم کمک میکند.
یادآوری مهم: اگر به فکر کلاسهای فوق برنامه برای فرزندتان هستید، اواخر دوره راهنمایی زمان خوبی برای این نوع کلاسهاست که میتواند به برنامههای آموزشی رسمی آنها هم کمک کند. از تشویق کردن فرزندانتان به مطالعه هم غافل نشوید. مطالعه علاوه بر بالا بردن اطلاعات عمومی نوجوانان، اعتماد به نفس آنان را نیز افزایش خواهد داد.
پدرها و مادرها و دبیرستانیها
دوران دبیرستان با سنگینشدن درسها و همچنین نیاز نوجوان به نشان دادن و اثبات خود و حضور او در جمع دوستان همراه است. مثل همیشه کمک به انگیزه دانشآموز بسیار مهم است؛ اما در این دوران این مسئله اهمیت بیشتری پیدا میکند زیرا فرزند شما باید کمکم شغل و آینده حرفهای خودش را پیدا کند. شما میتوانید با سر زدن به محیطهای کار و گفتوگو با صاحبان مشاغل درباره رشته دبیرستانی یا دانشگاهی به آنها کمک کنید. خوب است که در این مسیر فرزند خود را هم با خودتان همراه کنید. به او کمک کنید که با تحقیق و پرسش و پاسخ از آدمهای مختلف، از سختیها و شرایط و مزایای شغل مورد علاقهاش باخبر شود و تا حدی بتواند راه خودش را پیدا کند. فرزندتان کمکم باید مسیر آینده خود را تعیین کند ولی گاهی همین جستوجو برای مسیر آینده و سردرگمی، موجب بیعلاقگی او به تحصیل میشود.راهی برای تثبیت انگیزه: مشاور تحصیلی برای فرزندتان داشته باشید. مشاور میتواند حتی یکی از افراد تحصیلکرده و آگاه در اقوام شما باشد. مشاور با کمک در آزمونهای دورهای میتواند به انگیزه دبیرستانیها کمک کند و امکان رصد دائمی شرایط درسی دانشآموز را فراهم کند. اما اینها کمک است و نباید تبدیل به اجبار و موضوع دعوای خانوادگی شما شود.کمک عزت نفس به درس خواندن: در این سن، زیاد با نوجوانتان مشورت کنید تا بدانند شما بزرگ شدن آنها را باور دارید. به آنها مسئولیت بدهید و با احترام آنها را صدا کنید. تجربه نشان داده است دانشآموزان به همان میزانی که خود را باور کنند و وجودشان را ارزشمند میدانند، درس خواندن را جدی میگیرند و هیچکس به اندازهپدر و مادر ها نمیتواند به عزت نفس فرزندان کمک کند. از ظاهر فیزیکی فرزندتان که شاید بهخاطر بلوغ کمی متفاوت شده باشد، تعریف کنید و با خاطرات گذشته خود، گذرا بودن این دوران را یادآوری کنید. گاهی این دغدغههای ظاهری تمرکز درس خواندن را از نوجوان میگیرد و اگر حمایت شما نباشد مدرسه نمیتواند به عزت نفس فرزندتان کمک کند.
راهکارهایی برای دغدغههای همیشگی با تکلیف شب چه کنیم؟
بعضی پدرها و مادرها از بیکاری بچهها نگران میشوند و دائم به معلم اصرار میکنند که به بچهها تکلیف بدهید. بعضی از پدر و مادر ها هم به تکالیف معترضند. تکلیف در حد معمول آن کمک میکند که بچهها به تنهایی خود را محک بزنند و از میزان یادگیری خود باخبر شوند. پس بهتر است دائم آن را یادآوری نکنید اما دورادور مراقب انجام آن باشید. اگر از شما کمک خواستند، برایشان توضیح دهید اما کمتر دست به قلم شوید.ایجاد فرصت برای تجربه عملی آنچه فرزندتان یادگرفته، برای تقویت یادگیری آنها بسیار مفید است. به آنها اجازه بدهید آزمایشهای علوم را انجام بدهند یا حساب و کتاب و پرداخت قسطهای این ماه را به دانشآموزان راهنمایی بسپارید.اگر فرزندتان در انجام تکالیف سهلانگار است و شما چندبار به آرامی به او تذکر دادهاید، اجازه دهید با همان مقدار تلاش به مدرسه برود و بازخورد کمکاریاش را ببیند. نگران تجربه تلخ بچهها نباشید تا پیروی از قانون را یاد بگیرند و تجربههای تلخ بزرگتر پیدا نکنند.اگر بچهها نشان میدهند که از عهده انجام تکالیفشان برنمیآیند، احتمالا به این خاطر است که فهمیدهاند انجام این مشق شبها آنقدر برای شما مهم هست که به خاطرش مجبور بشوید او را همراهی کنید.مدام و پی در پی ساعت را به بچهها یادآوری نکنید که مشقهایش را ننوشته و درسهایش را نخوانده. بگذارید خودش نتیجه سهلانگاریاش را ببیند. بهجای حرص خوردن و اعلام کردن ساعت، اجازه بدهید خودش بهطور ملموس و واقعی نتیجه کار اشتباه خودش را ببیند.
با جلسه اولیا و مربیان چه کنیم؟
حتما در جلسات اولیا و مربیان مدرسه شرکت کنید. از این فرصت برای کمک به افزایش کارکرد مدرسه فرزندتان استفاده کنید. این مشارکت شما چیزی شبیه همکاری پدر و مادر برای تربیت بچههاست و بیتوجهی به آن به اندازه عدمهمکاری پدر و مادر ها در تربیت فرزند، میتواند دردسرآفرین باشد چون در این حالت علاوه بر اینکه اطلاعات شما از شرایط مدرسه کمتر خواهد شد، ممکن است فرزندتان تصور کند بیتوجهی شما بهمعنای بیعلاقگی به آینده اوست و این مسئله بهانهای برای بروز رفتارهای ناپسند شود.مهم است که فقط به جلسات عمومی با مدرسه راضی نشوید و برای اطلاع از وضعیت تحصیلی دانشآموزتان گاهی به مدرسه سر بزنید. گاهی حتی نیاز نیست بچهها از حضور شما در مدرسه آگاه شوند.
معلمها ترسناک نیستند!
هیچگاه مدرسه و معلمها را ابزاری برای تهدید دانشآموز نکنید. همه انسانها از تنبیه و از ابزار تنبیه گریزان هستند. اگر بهخاطر بینظمی یا هر رفتار اشتباه دیگر به بچهها بگویید: «فردا میام مدرسه و شکایتت را به مدیرتون میکنم» شما با بیان این جمله ۲ نتیجه را ایجاد میکنید: اول اینکه علاقه آنها را به مدرسه و سپس درس خواندن کم میکنید و دوم آنکه با این تهدید احتمالا غیرواقعی، اثر حرف خودتان را کم میکنید و به احترام کلامتان آسیب میزنید.
با رفتوآمد بچهها چه کنیم؟
فاصله زمانی خانه تا مدرسه و اثری که بر خستگی بچهها میگذارد، میتواند بر میزان یادگیری آنها هم اثر بگذارد. با برنامهریزی بهتر خانوادهها و کاهش خستگی دانشآموز، مدرسهها بهتر میتوانند به آموزش بپردازند.ممکن است علاوه بر فاصله زیاد و اثر خستگی آن، آسیبهای اجتماعی هم در راههای طولانی پیش آید. پس تا حد امکان مدرسه نزدیک منزل خود را انتخاب کنید. درباره دانشآموزان ابتدایی تا زمانی که فرزندتان راه خانه تا مدرسه، توانایی مدیریت خود و برخورد مناسب با سایر عابران و اطلاع از قوانین راهنمایی و رانندگی مثل نحوه گذشتن از خط عابرپیاده را یاد نگرفته، بهتر است با او همراه شوید. اما بعد از آن، از رساندن و برگرداندن بچهها اجتناب کنید. میتوانید گاهی بهطور غیرمستقیم و دورادور از رفتوآمد بچهها باخبر شوید. اگر میتوانید هزینه سرویس بپردازید، باز هم مسیر نزدیک، اطمینان از سالم بودن ماشین و همچنین پسندیده بودن رفتار راننده سرویس بسیار مهم است.
اگر میخواهید به تحصیل بهتر فرزندانتان کمک کنید و موجب موفقیت بیشتر آنها شوید، این ۳شرط را رعایت کنید:
حمایت شما حتی اگر از نوع تشویق است باید تا جایی باشد که موجب انگیزه بیشتر بچهها برای درس خواندن شود، نه اینکه آنچنان نگران نمره خوب آنها باشید که تکلیفشان را هم انجام دهید. تا جای ممکن متوسل به تنبیه و تهدید هم نشوید؛ چرا که نتیجه عکس به همراه خواهد داشت. اگر بچهها احساس کنند که شما لحظه به لحظه درس خواندن آنها را زیرنظر دارید، کمکم بهخاطر شما درس میخوانند و این موجب افت تحصیلی در سالهای آینده میشود. به فرزندتان یادآوری کنید که برای خودش درس میخواند و به او فرصت دهید که نتیجه تلاش یا عدمتلاش خود را ببیند.درسخواندن بهانه خوبی است برای اینکه بچهها مستقل زندگی کردن را بیاموزند. از همیشه پا به پای بچهها به انجام مشق شب نپردازید. ممکن است در سالهای آینده علم شما جوابگوی درسهای جدید بچهها نباشد. هر روز و هر سال بچهها را به مدرسه بردن و آوردن یادآوری برنامه امتحانی فردا و مشقهای انجام نشده و… به استقلال آنها ضربه میزند.
کمک کنید بچهها به آینده درس خواندنشان امید پیدا کنند و اعتمادبهنفس داشته باشند. بنابراین از مقایسه فرزند خود با دیگران و بزرگنمایی شکستهای او بپرهیزید. با جملههایی مانند «اگه به خانمتون نگفتم» یا «اگه به مدیرتون نگفتم» مدرسه را به ابزاری برای ترساندن بچهها تبدیل نکنید.
برنامه تابستان امسال شما برای بچهها چه بود؟
احتمالا کلاس زبان، اسکیت، شنا، ریاضی و چندتای دیگر از همین سرفصلها. برنامه شما در تابستان سال گذشته برای آنها چه بود؟ باز هم بهاحتمال زیادتر فرستادنشان به کلاسهایی با همین موضوعاتی که آنها اشاره شد.خیلی عجیب و غریب نیست که برنامه تابستان سال آینده بچهها هم چیزی فراتر از این نباشد. آیا رفتوآمد مدام و هرساله بچهها به این کلاسها و تکرار آنها به معنی آیندهنگری شماست؟بچهها زیاد وقت ندارند. بیایید پدر و مادر خوبی باشید و تابستانهای آنها را هدر ندهید. به جای فرستادن به کلاسهایی که معلوم نیست حتما برای آنها فایده داشته باشد، بچهها را به انواع مهارتها مجهز کنید. برای هر تابستانی یک برنامه ویژه بریزید. یادگرفتن خیاطی و آشپزی، شیرینیپزی، هنر نقاشی روی پارچه، نقاشی روی چوب، نجاری و… میتواند شما را از بابت آینده بچهها خاطرجمع کند.چون فرزندان ما در هر سن و سالی بالاخره زبان و ریاضی و غیره را یاد میگیرند اما معلوم نیست روزی شرایط به آنها اجازه بدهد که مثلاً خیاطی یا شیرینیپزی را یاد بگیرند.اگر بچهها را به اینگونه مهارت های هنری و فنی مجهز کنید مطمئن باشید که آنها در آینده نه بیکار میمانند و نه بی پول. این دقیقا همان تدبیری است که قدیمیترها درباره بچه های خود به آن می اندیشیدند و اگر والدینی خلاف این ذهنیت عمل میکردند به این معنی بود که درباره بچه های خود آینده نگری ندارند.
آموزش، از خانه شروع میشود
این روزها، مدرسهها دار امتحان است؛ بچههایی که قرار است نتیجه یک سال درس خواندن را در پی امتحانهای آخر سال بگیرند یا تلاش کنند نتیجه یک سال درس نخواندنشان را به شکلی رفع و رجوع کنند؛امتحانهایی که این اواخر، اعتراض دانشآموزان به سخت بودن سؤالهایشان هم رسانهای شد؛ اعتراضی که میتوان از آن بهعنوان نشانهای از چالش ما به نظام آموزش و پرورش یاد کرد. اینکه ما در نخستین فرصت در مورد مدرسه و معلمها و درجه سختی امتحانها قضاوت میکنیم، درحالیکه باید از کودکی یاد بگیریم که به مدرسه میرویم تا علم و اخلاق بیاموزیم و توسط آدمهای ذیصلاح قضاوت شویم.این قضاوت و پیشداوری نسبت به مدرسه، از داخل خانههای ما شروع میشود. آنجا که پدر و مادرها در قامت کارشناس آموزشی، منوی خدمات مدارس مختلف را بررسی میکنند و بهترین پیشنهاد را انتخاب میکنند؛ انتخابی که اغلب درصورت تمکن مالی به مدارس غیرانتفاعی ختم میشود. انتخابی که ذاتا ناصحیح نیست اما دلیل و چگونگی رسیدن به آن میتواند مورد سؤال باشد.
پدرها و مادرها ی عزیز ! در کدام گروه قرار دارید ؟!
اولین گروه پدر و مادر ها
موفقیت فرزندش برایش بسیار مهم بود؛ حتی بعد از امتحانات ترم اول، در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار از کادر مدرسه برای نتایج خوب فرزندش تشکر کرده بود؛ اما در خانه فضای مثبتی حاکم نبود. او با همسرش مشکل داشت و با هم کنار نمیآمدند و متاسفانه در دعواها و اختلافاتشان از بچهها میخواستند که قضاوت کنند؛ در واقع پدر و مادر، هر یک به نوعی میخواستند که فرزندان طرف او را بگیرند و در این دادگاه، که احساس و عاطفه حکم میکند، پیروز میدان باشند.
وقتی گله فرزندش را از این جریان برایش گفتم و اینکه به خاطر جوّ نامناسب خانه نمیتواند تمرکز داشته باشد و افت تحصیلی پیدا کرده است، متعجب نگاهی به من انداخت و گفت: اما من همۀ شرایط را برای موفقیت او فراهم کردهام. او معتقد بود که اختلافات وی با همسرش، هیچ ربطی به فرزندشان ندارد و فرزندش قدر زحمات و پولی را که او برای موفقیتش خرج میکند، نمیداند.
دومین گروه پدر و مادر ها
این تنها جملهای است که من در خانه میشنوم. فکر میکنند که یک کنکوری باید به کتاب سنجاق شده باشد! اگر حوصلهام سر رفته باشد و از آنها بخواهم که یک ساعتی بیرون برویم یا خدای نکرده تلویزیون ببینم، انگار مرتکب گناهی نابخشودنی شدهام و با تعجب میگویند: «مگر کنکوری نیستی؟!!»
و وقتی که از خستگیام میگویم و اینکه مشاورمان هم میگوید هفتهای دو یا سه ساعت استراحت کنید، انگار که کفر شنیده باشند، با خشم و قهر میگویند: «مشاور تو، ما هستیم؛ بی خود بهانه نیاور! این یک سال فقط باید درس بخوانی.»
حالا کاش فقط حق دیدن تلویزیون و گردش را نداشتم، من حتی از داشتن یک خواب راحت نیز محرومم. شاید باور نکنید، اما گاهی اوقات که با شور و شوق، خاطرهای خندهدار را که در مدرسه اتفاق افتاده است، برای والدینم تعریف میکنم، با کلام بی تفاوت یکی از آنها روبرو میشوم که: «حالا درسهایت را خواندهای که آنقدر خوشحالی؟!» یا « بهتر نیست به جای اینکه الکی خوش باشی بروی سراغ دَرست؟!»
از طرف دیگر، مدام با اقوام دور و نزدیک مقایسه میشوم و سرکوفت درس و رتبه آنها را میخورم و اینکه خانوادههایشان نیمی از زحمت والدین مرا نکشیدهاند، اما بچههایشان نتیجه گرفتهاند و من قدر هزینهای که میکنند و زحمتی را که میکشند نمیدانم، و خلاصه پرداختن به هر چیزی و انجام هر کاری جز درس خواندن، برای من ممنوع است.
راستش هر روز دعا میکنم که هر چه زودتر کنکور بدهیم و من از این زندانی که خانوادهام برایم درست کردهاند، نجات پیدا کنم !
سومین گروه پدر و مادر ها
وقتی برای گرفتن کارنامه فرزندش آمد و گفت نمیداند که سال چندم است، مبهوت ماندم؛ یعنی اولش فکر کردم که اشتباه شنیدم، و بعد گفتم که حتماً شوخی میکند؛ اما وقتی با چهرهای جدی و صدایی خسته گفت که واقعاً نمیداند که فرزندش سال سوم یا چهارم است، بهت زده شدم. فرزندش کلاس چهارم دبیرستان بود و او برای گرفتن کارنامه ماهانه آذر ماه مراجعه کرده بود؛ اما هنوز نمیدانست که فرزندش سال چهارم دبیرستان است و از تابستان، ما او را یک کنکوری به حساب میآوریم. حالا بیشتر معنی حرفهای فرزندش را میفهمیدم؛ اینکه فضای خانه همیشه شلوغ است و هر روز که از مدرسه به خانه میرود نمیداند که چه چیز انتظارش را میکشد و آیا قرار است که به مهمانی بروند یا مهمان برایشان میآید، و وقتی هم که به این شرایط معترض میشود، در جواب میشنود که: «حالا یک روز درس نخوانی چه میشود؛ نمیشود که به خاطر درس تو همه چیز را که تعطیل کنیم! به فلانی یا بهمانی برمیخورد اگر بگوییم که نیاید یا نمیآییم»، و خلاصه تنها چیزی که این وسط مهم نیست او و کنکورش هست.
خوب میدانند که والدین و خانواده، نقش مهمی در آرامش فرزند کنکوری و پیشرفت تحصیلی او دارد. آنها میدانند که باید براساس تواناییهای فکری و جسمی که از فرزند خود سراغ دارند با وی همراهی کنند؛ نه اینکه یکباره در این چند ماه، انتظارات شخصی و شخصیتی خویش را در فرزندشان پیجویی کنند. گفتهاند که مرز بین خوش بینی و بدبینی، «واقع گرایی» است؛ بنابراین، با توجه به تواناییهای واقعی فرزندشان، در مواجهه با کنکور، تلاش صادقانه میکنند و بیش از حد توان از او انتظار و توقع ندارند؛ چرا که کمالگرایی، سبب از دست دادن اعتماد به نفس وی میشود و در نتیجه، فاقد انگیزه لازم برای دستیابی به اهداف خود خواهد شد.
از این رو، در ساعات خاصی که پرانرژی تر و کارآمدتر است، از او میخواهند که نهایت بهرهگیری را از زمان داشته باشد؛ زیرا عمده شکست دانشآموزان این دوره، به دلیل خواب و استراحت نیست، بلکه به خاطر عدم استفاده مفید از زمان بیداری و سرحالی است!آنها میدانند که تلقّی و احساسشان برای فرزندشان بسیار مهم است؛ به همین خاطر، نسبت به مدرسه و معلمهای وی برداشت مثبتی دارند؛ چرا که اگر جز این باشد، او نیز با همانندسازی از این احساس، عملاً زمان حضور در محل تحصیل را بیهوده تلقی خواهد کرد.تشویق و قدردانیشان نیز از فعالیتهای وی دقیق و از سر باور است. او در این دوره به حمایتها و موفقیتهای روزانه احتیاج دارد. اطلاع و شوق آنها از موفقیتهای آنی و کوتاه مدت وی، او را در صعود تا آخرین پلههای ترقی، مصممتر خواهد ساخت.
را وی همراه واقعی هستند؛ از همین رو، آنها نیز مطالعه را در برنامههای خانوادگیشان میگنجانند تا فرزندشان ببیند که مطالعه کتاب، روزنامه یا مجله را به برنامههای تلویزیون ترجیح میدهند و تفریح و سرگرمی، رفت و آمدها، نوع تغذیه و سایر فعالیتهای خانوادگی براساس اولویتها و مسایل مربوط به او تنظیم میشود، و این یعنی با رفتار و کردارشان، انگیزه یادگیری را در وی دوچندان میکنند و بدین ترتیب عملاً او را در مسیر موفقیت قرار میدهند.آنها از فرزندشان میخواهند که در یک دوره آزمون آزمایشی معتبر (نظیر آزمونهای آزمایشی سازمان سنجش) شرکت کند؛ زیرا آزمون آزمایشی، یکی از بهترین اهرمهایی است که فرزندان به هیچ روی نباید نسبت به آن اهمال یا در پارهای از آنها غیبت کنند؛ چرا که دقایق تمرکز در جلسه آزمون و بررسی بالغ بر پنج هزار تست در طول دوره و آشنایی با اسلوب و چارچوب آزمون اصلی و تکرار آن، چیزی نیست که اهمیت و ارزش آن نیاز به توضیح داشته باشد.در دورهای که مغز پرکار و فعال است، نیاز به مراقبت هم دارد که از طریق تفریح اعمال میشود؛ وگرنه فعالیت بالای علمی، خستگی عصبی را به همراه دارد و روح را کسل میکند و در نتیجه باعث افزایش اشتباه و خطا در یادگیری میگردد؛ به همین خاطر، این دسته از والدین، درصد بسیار کمی از زمان خود را در این دوره به تفریح خانوادگی در طول هفته اختصاص میدهند. آنها در نظر دارند که تفریح لزوماً به معنای سفر رفتن یا گردش خارج از شهر نیست، بلکه بازی و شوخی کردن با فرزندان و شام خوردن در بیرون از خانه نیز میتواند آرامش و شادی را بین اعضای خانواده به وجود آورد.
روانشناسان معتقدند که خوشحالی و خندیدن طبیعی در اوقات فراغت، نوعی تخلیه تنشهای روانی محسوب شده و فرد را از کسالت، خستگی و رنج روزمره بیرون میآورد و در نتیجه، قدرت یادگیری او را بیشتر میکند و احساس راحتی و آرامش وی را نیز به ارمغان میآورد